استعفاء در ایران امر مهجوری ست و در چهل ساله اخیر کمتر مشاهده شده است . شاید معروفترین اش مربوط به دولت بازرگان باشد. بعداز آن وزیر علوم دولت اصلاحات پس از حمله به کوی دانشگاه استعفاء کرد که البته مورد پذیرش خاتمی قرار نگرفت.
مستعفی ها در هر دو مورد فوق معتقد بودند که دخالت از نواحی خارج از مجموعه امکان کار کردن را از ما گرفته و از آنجا که ما در وظیفه ای که بر دوش ما نهاده شده است تعهد داریم ، نمی توانیم این وضع را دست روی دست بگذاریم و تحمل کنیم .
بعداز آن دو مورد ، استعفای پر سر و صدایی رخ نداده تا اینکه اخیرا محمد باقر نوبخت اعلام کرد که از همه سمت های دواتی اش استعفاء کرده است.
نوبخت در چندروز اخیر دوبار استعفاء کرده که یکی شان مورد پذیرش قرار گرفته است.
*زودتر برو
به محض آنکه خبر اولین استعفاء در توئیتر انتشار یافت با استقبال زیاد و عمومی کاربران مواجه شد.
از فحاشی ها و … که بگذریم دیگاههای تقریبا همسویی را از مردم شاهد بودیم. میزان توجه کاربران به موضوع بسیار زیاد بود گویا افکار عمومی مدت هاست منتظر چنین رویدادی ست. اما سخنگوی قبلی دولت در ادامه گفته بود که رییس جمهور با استعفاهایش موافقت نکرده است.
اما توئیت و ریتوئیت ها و لایک ها بطرز عجیبی به نوبخت میگفتند که ” زودتر برود ” .
آنها ناکارآمدی ها را ردیف کرده و یادآور نموده بودند که بعداز گذشت نزدیک به ۶ سال نمی توان معضلات را همچنان گردن دولت قبل انداخت.
*استعفای نمایشی
اما نوبخت ماند و ماندنش سبب شد که همه به این باور برسند که استعفا نمایشی بوده و چیزی جز لوث بازی نیست.
آنچه که در واکنشها به اقدام چهره گیلانی در دولت مشاهده میشود به عقیده خیلی ها این کار نوعی بازی سیاسی است که بیشتر افکارعمومی را عصبانی کرده است.
درحالی که کشور در وضع شدید اقتصادی بسر می برد و قیمت ها بدتر از دوره احمدی نژاد در هر ساعت تغییر میکند و همه به دنبال تغییرات بنیادی در تیم دولت هستند و به قول عده ای از جمله ناطق نوری، کناره گیریها به سبب مشکلاتی که وجود دارد به مردم آرامش داده و روحیه انان را تقویت میکند، این قبیل کارها بیشتر سر و کار گذاشتن افکارعمومی ست و می بینیم که واکنش شان منفی است و دولت و نوبخت بیش از پیش به ابزار جوک و تمسخر کاربران تبدیل می شوند.
در همه جای دنیا وقتی مشکلات و بحرانی بروز میکند مدیران مربوطه مسئولیت کار را برعهده میگیرند و در وهله اول از مردم عذرخواهی میکنند و سعی مینمایید به سرعت این موارد را برطرف کنند، بسیاری از مسئولان نیز بعد از مرتفع شدن موضوع یا در همان حین استعفا میکنند تا عذرخواهی خود را نسبت به مردم و احترامی که به آنان میگذارند اینگونه ابراز کنند.
اما در کشور ما همه چیز وارونه است. شخص و دایره ای که برای مدت ۵ سال برای اقتصاد و بودجه برنامه نوشته، مدعی ست که خیلی چیزها ربطی به او ندارد !
خب ما هم میگوییم همه چیز به شما ربط ندارد اما اوضاع اقتصادی و تولید و صادرات و واردات و دهها موارد مشابه دیگر چه؟
حداقل بیایید و بگویید وظیفه و اختیارات نهاد استراتژیک سازمان برنامه و بودجه چیست تا مردم تکلیف شان را بدانند و مشخص شود که چه چیز به شما ربط دارد .
*حمایت عجیب روحانی
با در نظر گرفتن موارد فوق عجیب تر آنکه رییس یکی از کلیدی ترین پست ها بعلت ناتوانی استعفاء می دهد و رییس جمهور نمی پذیرد !
بدیهی ست که روحانی به خیلی از خواسته های مردم ۲۴ میلیونی توجه نکرده است اما در ” حرف هایش ” همچنان می گوید که ” به وعده های انتخاباتی اش پای بند ” است .
یکی از خواسته های اصلی مردم در ۹۶ تغییر بنیادین – بخصوص – در تیم اقتصادی بود اما با تغییر ظاهری ریاست بانک مرکزی همچنان بر ناامیدی ها افزود شد ( البته آنهم به بازنشستگی ربط داده شد نه تغییر !)
واکنش های کاربران مجازی در رابطه با کنار رفتن سیف مشابهت زیادی با موضوع استعفای اول نوبخت داشت. آنها این موضوع را ( تقریبا )در روند اقتصادی کشور بی تاثیر دانستند و بیشترشان خواستار کنار گذاشتن نوبخت از ریاست برنامه و بودجه بودند.
اما روحانی ترجیح داد که نوبخت و تیم اقتصادی اش همچنان بمانند .
یکی از کاربران در زمینه حمایت های بیش از اندازه رییس جمهور از دوستانش در شرایطی که کشور دچار بحران اقتصادی ست گفته بود :
اگر اندکی از ثبات قدمی که روحانی در دفاع از دوستان [ …. ] اش بخرج ميدهد در دفاع از حقوق ملت و تلاش در جهت وعده های خود نشان میداد امروز وضعیت چنين اسفبار نبوده و مردم تا این حد نااميد و منفعل نبودند. ”
* باز هم استعفاء
به فاصله چند روز از استعفای اول باز هم نوبخت استعفاء کرد اما این بار از سخنگویی دولت . او دو دستی به برنامه و بودجه چسبید و تنها از یک ” پست نمایشی ” کنار رفت .
نوبخت با فیلترشکن به توئیتر رفت و نوشت :
” از رییسجمهور درخواست نمودم بدلیل شرایط جدید، اجازه دهند همه توان خود را صرف کمک به ایشان در حوزه برنامه و بودجه نمایم و مسؤولیت سخنگویی دولت را عزیز دیگری برعهده بگیرند، که خوشبختانه مورد موافقت ایشان نیز قرار گرفت. الحمدلله!”
در این زمینه برخی گفتند که او خواسته است در دید نباشد و به همین دلیل استعفاء را ” تدارک ” دیده است.
بدیهی ست که استعفای نوبخت از این جایگاه آرامشی به مردم نمی دهد و به آن دلخوش نخواهند بود.
*برخی از نظرات کاربران مجازی
شخصی گفته است : ” استعفای نوبخت از سخنگویی دولت در حالی که همچنان سکان هدایت نهاد استراتژیک و راهبردی برنامه و بودجه را در اختیار دارد فقط گول زدن بچه ها با آبنبات است ، وقتی هر بخش از کابینه سهم گروهی خاص باشد صحبت از تغییر تنها یک شوخی بی معناست ”
یکی هم نوشته :
” پیام پذیرش استعفای نوبخت از سمت سخنگویی دولت – و نه برکناری او از ریاست سازمان برنامه – این است که رییسجمهور در این وانفسای اقتصادی، مشکل را در نحوه «حرف» زدن میداند نه نحوه «کار» کردن.”
شخص دیگری نوشته است : ” آقای نوبخت ! فکر میکنید خبر ماندنت چه میزان مردم را شادمان کرده است!؟ در شهر قدم بزن تا بدانی ملت بر سر نبودنت چه ذکری میکنند!! ”
و نهایتا اینکه یکی گفته :
” آقای نوبخت بهتر بود از سازمان برنامه و بودجه استعفا میدادید و همچنان سخنگو می بودید. انتقاد ما به ریاست شما بر برنامه و بودجه بود نه سخنگویی دولت ”
*خواسته ها چیست ؟
بنابراین مشاهده میشود که مردم به ماندن نوبخت و سایر تیم اقتصادی دولت رضایت ندارند چرا که در بحران اقتصادی و رکود و بیکاری که مردم در آن له می شوند، هیچکس از اهالی دولت با مردم به طور شفاف صحبت نمیکنند. عذرخواهی ای صورت نمی گیرد و حتی مسئولیت کار خود را بر عهده نمیگیرند اما استعفا میدهند!
بیشتر اوقات مشاهده می شود که موضوع را به گردن افرادی میاندازند که هویت آنان برای مردم آشکار نیست و «جمشید بسم الله»ها و ” آقای ز ” و ” آقای ت ” در این زمینه با عنوان سوداگران ارز و دلار محکوم میشوند.
این درحالی است که بعد از بروز مشکلات اقتصادی و تشدید آن شاهد هستیم که دولتمردان از جمله رئیس دفتر رئیس جمهور مطرح میکند که تغییراتی در دولت در راه است و رئیس جمهور در حال مطالعه در این زمینه است. درحالی که افکارعمومی در انتظار تغییرات چشم گیر در کابینه و خصوصا تیم اقتصادی دولت هستند، یا با کندی این امر انجام میپذیرد و اسم آن تمام شدن دوره است به جای استعفا و کناره گیری مانند تغییر در ریاست کل بانک مرکزی و یا اینکه در پستی تشریفاتی مانند سخنگوی دولت این امر انجام میپذیرد که بیشتر از سوی افکارعمومی دهن کجی تلقی میشود تا عذرخواهی و ناراحتی دولت از وقایع پیش آمده در حوزه اقتصاد و تنگ شدن معیشت مردم.
با این حال افکار عمومی بجای دیدن ” لوث بازی ” به دنبال تغییرات واقعی ( نه کاذب ) در دولت هستند و حتی بیان میشود که مدل و الگوی اقتصادی دولت ناکارآمدتر از تیم اقتصادی است و بایستی هم در رویکرد و روش و هم در اعضای تیم اقتصادی تجدید نظر صورت گیرد و جامعه تغییرات را در نتیجه ببیند تا نسبت به عملکرد دولت اعتماد کند و امیدوار باشد. تا به حال دولت نشان داده اهتمامی و ارادهای در این زمینه ندارد وحتی برخی با این روند کند مطرح میکنند که افکارعمومی نبایستی منتظر تغییرات چشم گیر در دولت باشند
خبر راست: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاهتان را بنویسید