- با گذشت چند روز از انتخاب عبدالهی بعنوان شهردار رشت موضوع رای ندادن اصلاح طلبان شورا به گزینه مورد حمایت شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب برای تصدی شهرداری رشت همچنان باعث حرف و حدیث های زیاد شده وگفته میشود که نزاع درون گروهی این جریان در گیلان کلید خورده است اما واقعیت ماجرا در پشت پرده چیست؟
به گزارش خبر راست، به نقل از گیل ندا، برای روشن شدن موضوع شاید لازم باشد قدری شفاف تر در این مورد سخن گفت، بعضی از دوستان ما این مسآله را یک تراژدی تلخ برای جریان اصلاحات در گیلان میدانند و از رای اصلاح طلبان شورا به شهردار منتخب ناراحت و آنرا نوعی خیانت به این جریان می دانند در مقابل عده ای از اصلاح طلبان هم معتقدند، گذشت زمان نشان خواهد داد که “نه” به گزینه اصلاح طلبان برای تصدی شهرداری رشت از طرف دکتر رمضانپور، فرهام زاهد وحاجی پور بعنوان اعضای لیست امید شورا به دلایل مختلفی اتفاقا بجا و درست بوده، اولین نکته ای که جای بحث دارد آنکه با توجه ملاحظات مختلف که در این مقال نمی گنجد، اساسا برخی از اصلاح طلبان در اصلاح طلب بودن گزینه مطرح شده برای شهرداری رشت تردید دارند چرا که گفته میشود اصولگرایان شاخص و کاسبان تحریم! درتهران با لابی گری توانسته بودند رای همفکران خود را در شورای شهر رشت برای نامزد اصلاح طلب نقد کنند، بهرحال این موضوع همچنان جای سوال است که چرا در دولت گذشته که بسیاری از مدیران اصلاح طلب و متخصص در پستهای مختلف از کار برکنار شدند کاندیدای تعرفه شده برای شهرداری رشت، در وزارت راه دولت اصولگرا صاحب پست و مقام، خودروی دولتی، راننده شخصی و مصون از گزند بوده، حقوق و مزایایش براه و هیچ هزینه ای هم پرداخت نکرده و اکنون اتحاد اصولگرایان مرکز با پدرخوانده های اصلاحات در گیلان بر سر یک نفر آنهم برای تصدی شهرداری رشت چه معنایی میتواند داشته باشد؟! از اینها که بگذریم در ماجرای اخیر خطای اصلی اصلاح طلبان این بود که به مقوله انتخاب شهردار نگاهی صرفا رفاقتی و محفلی داشتند چرا که در بین نیروهای معتدل و اصلاح طلب کسانی بودند که از تجربه و تخصص قابل توجهی هم نسبت به گزینه تعرفه شده برخوردار بوده و چه بسا می توانستند نظر اکثریت شورا را هم جلب کنند لذا رای ندادن این افراد به “گزینه سیاسی” پیشنهاد شده را باید به فال نیک گرفت که حاضر نشدند وارد بازیهای پشت پرده شده و با این همه معضلات موجود، شهرداری رشت را بدست یک جریان سیاسی و یک مدیر بحران ساز بسپارند نمونه ای از این مدیریت بحران ساز را میتوان درحال و هوای این روزهای جهاددانشگاهی گیلان و بدهکاریهای میلیاردی بجا مانده و همچنین اتفاقات روز دانشجو در سال گذشته و بیرون کشیدن پرچم اسراییل و آمریکا از زیر پای دانشجویان در این نهاد انقلابی مشاهده کرد که تا چه اندازه فضای استان را ملتهب کرده بود، صرفنظر از آنچه گفته شد نگاهی به گذشته مدیریتی گزینه مطرح شده هم نشان می دهد که رمضانپور، زاهد و حاجی پور حق داشتند ریسک ناکارآمدی او را به جان نخرند تا بعدا همه کاسه کوزه ها بر سرشان شکسته شود، همینطور توقع شورای هماهنگی مشخصا از دوستان همفکر در شورا بجا نبوده چرا که این جریان نمیتواند مدعی شود که رمضانپور، زاهد و حاجی پور را به شورا فرستاده که اگر این چنین بود باید بقیه لیست امید هم در انتخابات شورا همپای آنها رای میآوردند تفاوت بیش از بیست هزار رای رمضانپور با اصلاح طلبان دیگر معنی دار و حکایت از آن دارد که وی غیر از آنها پایگاه رای مهمتری هم داشته، بنابراین او حق داشت تا در برابر مردم و سایر گروههایی که از وی حمایت کردند احساس مسئولیت کند،
اصلاح طلبان در سخنرانی ها و تبلیغات انتخابات گذشته مدام بر غیر سیاسی بودن نهاد شورا و شهرداری و همینطور پرهیز از نگاه حزبی تاکید میکردند حال این پرسش برای شهروندان مطرح میشود که این همه فشارهای آشکار و پنهان بر دوستان اصلاح طلب شورا بخاطر “رای سیاسی” آنهم در یک” نهاد غیر سیاسی” بخاطر چیست؟ دکتر رمضانپور اگرچه به اندازه کافی سیاسی، اما بسیار عاقل تر از آن لست که مشی سیاسی خود را به درون شورا بکشاند، در واقع مردمی که او را بعنوان نفر اول شورای شهر انتخاب کرده اند از او مشی مردمی انتظار دارند و نه مشی حزبی و جناحی. به لحاظ فنی و در حوزه تخصص، دانش و تجربه مدیریت شهری هم نمیتوان گفت که گزینه اصلاح طلبان نسبت به رقیب خود شاخص تر بوده، گزینه معرفی شده توسط اصلاح طلبان کارشناسی خود را با استفاده از سهمیه رزمندگان و کارشناسی ارشد خود را هم از مرکز آموزش ضمن خدمت مدیران دولتی اخذ کرده، جهاددانشگاهی که همچون شهرداری نهادی عمومی و غیر دولتی ست آخرین آزمون مدیریتی او بوده که اخیرا بدلیل ناکارآمدی و عدم پرداخت ماهها حقوق و مزایای حدود 200 پرسنل خود وکاهش حدود 50 درصدی دانشجویان مراکز آن در رشت و تعطیلی مراکز علمی کاربردی غرب و شرق گیلان و استفاده از خویشان و بستگان خود در پستهای تخصصی از مقام خود کنار گذاشته شده تا جایی که جهاد دانشگاهی با وجود دارا بودن بیش از 80 واحد علمی و شرکت های تخصصی در حوزه های پژوهشی، عمران و فنی مهندسی عملا حاضر به ریسک استفاده مجدد از وی نشده است، افزون برآن بر اساس گزارش متخصصین حوزه راه، آزاد راه قزوین- رشت بدلیل ساخت غیر مهندسی آن و ضریب حادثه خیزی بالا یکی از غیر استاندارد ترین راههای کشور است، وجود بیش از 38 پیچ در فاصله سی کیلومتری رودبار تا امامزاده هاشم این اتوبان را یکی از نا امن ترین مسیرهای تردد کشور کرده است، در مقابل شهردار منتخب استخدام شهرداری بوده و با پیشینه فعالیت درحوزه اقتصاد آزاد و همچنین مدیریت در بخشهای مختلف شهری، بالطبع از مزیت های بهتری برخوردار بوده، با چنین وضعی توقع دوستان اصلاح طلب از همفکران خود در رای به گزینه پیشنهادی شان منطقی بنظر نمی رسد، شاید هر کس دیگری جای رمضانپور، زاهد و حاجی پور بود هرگز این ریسک را به جان نمی خریدند، شهری که مهمترین نیاز آن آرامش است را بدست مدیرانی بدهند که در ناکارآمدی و تولید بحران تخصص دارند. نکته آخر اینکه اگر کسانی با خوش بینی مساله توافق اصولگرایان مرکز را با اصلاح طلبان گیلان را نپذیرند آنوقت حتما می پذیرند که چند رای اصولگرایان شورا به گزینه اصلاح طلبان نه بخاطر قبول داشتن وی بلکه “سلبی” و صرفا بخاطر جلوگیری از انتخاب عبدالهی بعنوان شهردار بوده است، چه خوب بود بزرگان اصلاح طلبی که پشت پرده و محفلی دست به تعرفه چنین افرادی میزنند به اشتباهات خود پی ببرند و اعتبار این جریان را به انتخاب یا عدم انتخاب یک شخص گره نزنند، به تصمیم شورا و استقلال آن احترام بگذارند و من بعد قدری هم به فکر استفاده از ظرفیت جوانان متخصص و میدان دادن به آنها باشند.
*مشاور و دبیر معاونت اقشار ستاد مرکزی دکتر روحانی در استان گیلان
دیدگاهتان را بنویسید