29 اسفند 1402

انتخابات اسفند آخرین فرصت برای اصلاحِ اصلاحات… / اعتماد به جوانان کلیدواژه موفقیت

به نظر میرسد باید در تقویم سیاسی سالهایی که در آن انتخابات برگزار می گردد را مشخص و با علامت تعجبی بزرگ از سایر سالها متمایز ساخت چرا که گویی در این سالها(البته شما بخوانید ماههای منتهی به انتخابات) حافظه برخی دوستان نماینده دوباره یاد ایام جوانی کرده و در مرور خاطرات خود و فارغ از آلزایمر خود خواسته ای که در برخی مواقع به آن دچار می شوند به خوبی به یاد می آورند که کرسی امروز و به طور کل خواستگاه جنابشان از بین کدام اندیشه، حزب و یا تشکل سیاسی بوده و با وقاحتی خیره کننده شعارهای فراموش شده گذشته و ادبیات قدیم را تازه کرده و برای آرمان های مشترک اصلاحطلبان گریبان میدرند!!!

در این بین انتخابات مجلس به هزار و یک دلیل آشکار و نهان از اهمیت بیشتری نسبت به سایر رخدادهای سیاسی برخوردار است از این رو دوستان برای ابقای خود بر کرسی درصد وقاحت مذکور را به اوج رسانده و آنان که تا همین چند ماه گذشته با هر ترفندی رابطه با جریان سیاسی اصلاح طلب را از بیم فشارها و یا هزینه های احتمالی در پس دیوار حاشا پنهان می کردند و با رفتارشان به نوعی این موضوع که اصلاحطلبی بخشی از اپوزوسیون خارج نشین و حتی بدتر از آن است را القا می کردند و از این حیث روی دوستان پایداری را سفید کرده بودند و به اسطوره های گل به خودی در دقیقه نود بدل گردیده بودند دوباره به اردوگاه اصلاحطلبان بازگشته و با جوانان سپید موی این طیف سیاسی جلسه برگزار کرده و فریاد وامصیبتا برای اصلاحات و اصلاحطلبان سر میدهند که آی جوانان چه نشسته اید که آرمان های ما در بزنگاه قرار دارد و حضور من در مجلس تنها راه عبور از این پیچ خطرناک هست و…

سناریوی تکراری که این بار خود، بزرگترین تهدید برای تکرارِ “تَکرار” ما محسوب می گردد دوباره در حال وقوع است.به لطف ناتوانی دولت در تحقق وعده های خود به شکل کم سابقه ای فضای اجتماعی نیز جهت موج سواری طیف مقابل مهیا گردیده و در این میان برآیند عمومی منفعت طلبی برخی حضرات نیز مزید بر علت نارضایتی مردم گردیده تا شاید این بار گزینه “بدتر” انتخابی باشد که در برابر “بد” حاصل انتخابات و صندوق رای شود و نتیجه آن استقرار پدیده ای دیگر در صحنه سیاسی کشور همچون دولت پاکدستان گردد که با توجه به شرایط موجود ایران در روابط بین الملل اتفاقی که نباید رقم بخورد و بشود آنچه که نباید…

اهل اندیشه واقفند که مقاومت در برابر زیاده خواهی ها و حفظ حرمت و کیان کشور با تندروی و منطقِ بی منطقی و افراط در برخی مواضع نسنجیده کاملا متفاوت است و در شرایط کنونی که ابتکار عمل طیف سیاسی روبرو در ید اختیار تندروهای کاسب کار فضای تشنج است این اندیشه و گفتمان اصلاحات است که میتواند راهگشا باشد و حتی الامکان تنش و تشنج در فضای بین الملل بر علیه ایران را به پایین ترین سطح ممکن برساند لذا لزوم حضور حداکثری منتسبین واقع ای به این تفکر سیاسی بیش از هر زمان دیگری در مجلس شورای اسلامی حس می گردد و ضرورت این مهم، امروز فراتر از جناح بندی سیاسی یک اولویت ملی محسوب می گردد که البته در بدترین شرایط ممکن از لحاظ تحقق قرار دارد.

به نظر میرسد برای نیل به این هدف باید یک گام به عقب برگردیم و با غربال سبد خودی و تفکیک سره از ناسره اعتماد از دست رفته پایگاه اجتماعی خود را به اندیشه اصلاحات بازگردانیم.
دفع مسئولین و نمایندگان منفعت طلبی که کمترین اِرق و تعصب را برای این جریان سیاسی قائل نبوده و با هر بهانه مضحکی گردش به راست های گذشته خود را در بزنگاههایی همچون انتخابات هیئت رییسه مجلس توجیه میکنند و جذب و اعتماد به نخبگان حقیقی و علی الخصوص جوانان خوش فکر و توانمند تنها راه عبور از چالش اجتماعی موجود برای اصلاحطلبان محسوب می گردد.

تجربه گذشته ثابت کرده که در فقدان حمایت جریان های وابسته به قدرت، جوانان همواره و تنها کلیدواژه عبور جریان سیاسی اصلاحطلب از بحران های پیش رو بودند و متاسفانه نگاه ابزاری به آنان و حضور پای کار مجاهدین صبح شنبه با پاشنه های ورکشیده البته بعد از عبور از بحران ها، تکمیل یک روند موفق در این جریان را ابتر کرده و دقیقا در جایی که نیاز به ابتکار عمل جوانان برای سنگ بنایی جدید در ساختار حس میشد این مصلحت اندیشی و سازش کاری نابجای عده ای نسل اولی محافظه کار اصلاح طلب نما بوده که مانع از رخداد اتفاقات بزرگ در مسیر رسیدن به آرمان های مد نظر گردید و بزرگترین لطمه ها را به دستاوردهای جریان سیاسی اصلاحطلب وارد کرد.

باید در نظر داشت در وضعیت موجود انتخابات مجلس پیش رو در اسفند ماه سال جاری آخرین فرصت اندیشه اصلاحات برای احیای خود می باشد و در صورت عدم کسب موفقیت در این انتخابات و از دست دادن مجلس آینده احتمال حضور تندروها در مسند دولت بعد محتمل تر از همیشه خواهد بود.

محمدرسول محمدپور

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *